هنگام بحث درباره تاریخ ایران، یک سوال مطرح می شود که باید به منظور تعریف چارچوب نظر سنجی بهتر توضیح داده شود: ما قصد داریم در مورد مسیر زمان بندی جمعیت که از دوران تمدن تا امروز، در مرزهای کنونی ایران زندگی می کرد، یا ما می خواهیم رویدادهای آن مردمان را که به نوعی خودشان را ایرانی می دانستند و در یک محدوده تاریخی-جغرافیایی که شامل مناطق ایران امروز و سرزمین هایی که در مرزهای ایران باستان قرار دارند.
برخی از دانشمندان آغاز تاریخ ایران را با ورود مردم به هم پیوند می دهند آریان در فلات ایران، نام ایران از این جمعیت ها حاصل می شود. با این حال، این بدان معنا نیست که در زمان های گذشته چنین قلمرو وسیع بدون جمعیت یا بدون نشانه های تمدن های دیگر بود. قبل از ورود جمعیت های آرای در فلات ایرانیان، بسیاری دیگر از تمدن های باستانی متولد شده و ناپدید شده اند، اما میراثی که بعضی از آنها در این منطقه باقی مانده اند، هنوز هم امروزه میوه های خود را تحت شکل های رنگارنگ قرار می دهد.
ردپای فرهنگ و تمدن این نوع را می توان در اشکال مختلف، مثلا در مثبت بودن، نوآوری ها و نابغه های مذهبی این ملت مشاهده کرد.
در نهایت، میراث بزرگ تمدن باستانی که برای بسیاری از کشورهای آسیایی و سایر نقاط جهان اهمیت حیاتی داشته است، ایران اسلامی را وظیفه می سازد تا از آن ستایش کند.
از نقطه نظر تاریخی، تاریخ ایران را می توان به فازهای مختلف تقسیم کرد، در بعضی موارد این بخش دارای عناصر مشترک با سایر فرهنگ ها و تمدن های جهان است، در حالی که دوره هایی وجود دارد که در آن ویژگی های خاصی به خود می گیرد، به عبارت دیگر ، می تواند به عنوان "دوره های بیشتر ایرانی" تعریف شود.
بخش تقسیم بندی مشترک فرهنگ های دیگر جهان شامل مراحل زیر است: پالئولیت، Epipaleolithic، نوسنگی، سه دوره برنز، دوره انقلاب شهری، دوره "پروتو-دین"، دوره آهن و زمانی که اولین دولت های جدید و ساختارهای دولتی شروع به شکل گیری کردند، با مرزهای دقیق تر سیاسی.
نخستین چنین حکومتی در سرزمین ایران در زمان ایلامیان شکل گرفت و نه در زمان مدائه یا هخامنشیان، و بعدها تحت سلطه مد ها، مرحله جدیدی با دارایی های مدرن تر دولت آغاز شد.
سلسله های عمده ای که در ایران دنبال می شوند عبارتند از:
مد ها. مردم ایران باستان
آنها رسما نخستین دولت خودمختار را در ایران تاسیس کردند و اعتقاد بر این است که تشکیل پادشاهی آنها به قرون 9 و 8 قبل از میلاد می رسد.
در ابتدا، مد ها چوپان و کشاورزان بودند و سپس Dayakku (خدا در یونانی) به صحنه آمد، قدرت را گرفت، قبایل مختلف را متحد کرد، و بعد از آن، حکومت مد ها به ابعاد امپریالیستی تبدیل شد.
امپراطوری هخامنشی:
کوروش دوم، بزرگترین بنیانگذار این سلسله بود که در حدود 220 سال حکومت می کرد.
ایرانیانی که به فلات ایران مهاجرت کردند، بخشی از گروه هند-ایرانی بودند، به این معنی شاخه ای از خانواده بزرگ قوم و زبانی که قدمت آن به دوران پروتئین-اندرو-آریایی بود.
حتی پارس ها به قبایل مختلف تقسیم شده اند که تحت رهبری Achemene دوباره متحد شدند.
امپراتوران هخامنشی از ایمان زرتشتی بودند، اما هیچگاه اعتقاد مذهبی خود را بر هیچکس تحمیل نکردند.
فارسی با نوشتن نامه های نویسی، متشکل از علائم 42 نوشتند.
امپراتوری آنها یکی از قدرتمند ترین در تمام تاریخ جهان است.
امپراتوری اشکانی یا آرشیویدی:
آنها برای حدود 475 سال حکمرانی کردند.
اولین پایتخت آنها پلیس هکتون بود که همچنین به نام سد دروازه شناخته می شد، سپس به مقر فرمانده نقل مکان کرد و به شهرهای تتیفون و ری نقل مکان کرد.
قطعات نیز Arsacids نامیده می شوند، از نام Arshak که اجداد آنها بود.
سلسله آرشید در طول حیاتش مجبور شد با قبایل عشایری مرزهای شرقی و امپراتوری روم روبرو شود.
امپراطوری ساسانی:
آنها برای 428 سال حکومت می کردند و سن آنها به عنوان قله ای از تمدن ایرانی در دنیای باستانی محسوب می شود.
در دوره ساسانی، برنامه ریزی شهری، هنر، گسترش پل ها و سازه های دیگر، و همچنین گسترش تجارت داخلی و خارجی، به بالاترین نقطه رشد خود رسید.
در میان جشنواره های مهم دوره ساسانی عبارتند از: جشن نوروز (سال نو ایرانی)؛ جشنواره مهرگان که هر ساله در روز 16 ماه مهر از تقویم فارسی اتفاق می افتد و یادآور پیروزی فریدون قهرمان بر دیو زهخ است. و جشن ساده که جشن کشف آتش است و پس از گذشت صد روز از آغاز زمستان، جشن گرفته می شود.
با ظهور اسلام و پس از این اعتقاد جدید، تقریبا تمام ایرانیان، با وجود مقاومت ضعیف در برخی از نقاط کشور، پیام اخوان المسلمین و برابری دین مسلمان جای دین زرتشت را گرفتند که به شدت سلسله مراتبی است.
پس از اسلامگرایی فلات ایران، در حدود دو قرن، هیچ کشوری درگیر در جنگهای قبیله ای یا مذهبی نبود، زیرا حکامان محلی به قدرت مرکزی خلیفه وابسته بودند؛ تا زمانی که سلسله طاهری در منطقه خراسان ظاهر شد و دولت محلی را به تصرف درآورد.
سلسله تاییرید:
طاهر زول یامانین بنیانگذار سلسله بود و با شکست دادن ارتش علی عدن ماهان موفق به تسخیر بغداد شد و حمایت خود را برای به دست آوردن خلیفه المامون به قدرت رساند.
علیرغم این واقعیت که سلسله طاهری ها یک دولت قوی ایجاد نکردند، پس از گذشت دو صد سال از آن ایران ایران را از نفوذ عرب آزاد کرد، و به نوعی باعث ظهور سلسله های دیگر ایران شد.
سلسله سفیری:
این سلسله بخشی از شرق ایران را برای سالهای 32 حکومت کرد و بنیانگذار آن یعقوب لیس صفر بود.
پس از پیروزی امام علی (علیه السلام) از خاریجیت، بعضی از آنها به سیستان فرار کردند و چندین دولت محلی را ایجاد کردند.
در میان آنها، صالح بن نصر قدرت و شهرت داشت، در میان صفوف ارتش او یعقوب بود.
سلسله بایید:
در ابتدا برادران بزیودی - علی، حسن و احمد - ماهیگیر بودند، پس از آن آنها بسیار بلندپروازانه شدند و حرفه پدر را کنار گذاشتند و به مقام افسران ارتش مکن ککی رسیدند.
در حالی که توسط مارادویچ شکست خورده بود، برادران بیدیی در صفوف ارتش مزدوویز قرار گرفتند که علی کریمی را برای حکومت کرج انتخاب کردند - نام یک شهر که در نزدیکی شهر ناهوند در منطقه همدان بود، با اشتیاق به شهر امروز
با حمایت بعضی از رهبران نظامی ارتش مروادیوز، علی عبدالله شهر اصفهان را گرفت و ارتش خلفای بغداد را بهتر از خود به ارمغان آورد و به سلسله بیتی پیوست.
از زمان این سلسله، شیعه در ابعاد رسمی ایران حضور داشت.
سلسله زیارییدی:
سلسله زایید یکی از بخش هایی از منطقه طبرستان را تبدیل کرد.
ناصر کبیر کسی بود که با توجه به استحکام این ناحیه، پس از مرگ وی پیروانش با افسر شیرتیه متحد شد و تبرستان را فتح کرد.
اما افسار با مسلمانان رفتار نیک انجام نیافت، مارتویچ از این واقعیت استفاده کرد و همدردی مردم محلی را جلب کرد و سلسله زایید را تأسیس کرد.
غزنویدها:
این سلسله در شهر غزن تأسیس شد، که توسط استحکام بنده ای به نام آلاباتین ایجاد شد.
غزنویان از تبار ترکیه بودند و از آنجا که اولین پاسداران حاکم شهر بودند، با این نام معروف شدند.
قله قدرت آنها با حکومت سلطان محمود غزنویید هماهنگ است.
برای تقریبا 231 سال، سلسله غزنویان در سرزمین های وسیع فلات ایران حاکم بود.
امپراتوری کوراسمیا یا خوارزمشاه:
در حدود سالهای 138 در دوران سلجوقی، سلطنت خوارزم شاه نیز بر بخش هایی از ایران حکمرانی کرد.
Anushtakin Gharce یکی از بندگان در دادگاه ملک سلطان سلجوقی بود که از او حکومت منطقه خوارزم دریافت کرد و به همین علت این سلسله نام رسمی شاهنامه را گرفت.
در طول حکومت قبطی ad-din محمد، معروف به اللاعادین، مغولان به فلات ایران حمله کردند.
علیرغم مقاومت شدیدی که سلطان جلالالدین منکرنی، فرزند قبط عبدالملک، به راه افتاد، در جنگ به قتل رسید و سلسله آنها از بین رفت.
Domain The Khanate (مغول ها):
بعد از پایان سلسله خرمشاه، سرزمین های آسیای مرکزی همراه با منطقه خراسان و دیگر مناطق ایران وارد منطقه مغول شد.
ضربات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که چنگیز خان به ایران تحمیل کرد، هیچ فرصتی برای تولد سایر دولت های محلی نداشت.
به همین دلیل بود که مغولان یکی از رهبران ارتش خود را برای حکومت بر سرزمین خوارزمشاه انتخاب کردند.
سلسله il-khanide برای تقریبا 200 سال حکمرانی کرد.
امپراتوری تیموریان:
تامرلن بنیانگذار سلسله ای بود که وی نامش را پس از پیوستن دولتش به آسیای مرکزی، توجه خود را به ایران متعهد کرد و قصد داشت تا امپراتوری شبیه به چنگیزخان را ایجاد کند.
تامرلین و ارتش او برای پانزده سال با هم مبارزه کردند و توانستند قلمروهای مختلف فلات ایران را تسخیر کنند.
Timurids برای 104 سال حکومت می کرد.
سلسله صفوی:
شاه اسماعیل من صفوی، بومی شهر اردبیل، بنیانگذار سلسله ای بود که ایران را تقریبا در 239 سال حکمرانی کرد.
در زمان صفویان، ایران در طول دوره پس از ظهور اسلام، رشد سیاسی اقتصادی داشته است و هر لحظه ای در میان قدرتهای زمان به وجود آمده است.
سلسله افشاری:
نادر شاه بنیانگذار این سلسله بود.
او از قبیله افشار آمد که توسط شاه اسماعیل I از آذربایجان به خراسان بازمی گردید.
اکثر مورخان سن 60 را به قانون افشاری تعلق دارند.
سلسله زندی:
سلسله زندی، که توسط کریم خان زدن تأسیس شد، یک دولت منشاء فارسی بود.
پس از قتل نادر شاه، ایران به یک دوره بحران و ناآرامی افتاد و کریم خان برخی از شورش های مخالفان خود را سرکوب کرد و در شهر شیراز قدرت را به دست گرفت.
این سلسله در مناطق خاصی از کشور برای 46 سال حکومت می کند.
سلسله قاجار:
آنها در سال 130 در ایران سلطنت می کردند و بنیانگذار این سلسله آقام محمد خان قاجار بود که خود را در تهران تثبیت کرد.
دوره این خانه منشاء Turcoman با یک مرحله ای که در آن پیشرفت در زمینه های علمی، اقتصادی و اجتماعی در سراسر جهان ساخته شد، همزمان بود، اما دولت ایران یکی از ضعیف ترین بود.
اگر چه کشور ظاهرا مستقل بود، در واقع، مدیران واقعی کنسول ها - حتی سفیران - قدرت های مختلف خارجی، به ویژه روسیه و انگلیس بودند.
حاکم فتحعلی شاه مجبور شد، در یک زمان و بدون جنگ، 18 شهرهای ایران را به تزار روسیه تبدیل کند.
در آن زمان تمام پیشرفت و پیشرفت به طور ناگهانی در ایران متوقف شد.
آخرین پادشاه این سلسله، احمد شاه بود که در کودکی در سنین کودکی ترور شد.
سلسله پهلوی:
آنها در سال 54 در ایران سلطنت کردند.
رضا شاه بنیانگذار این سلسله بود، او در سال 1304 از مصر (1924) در تهران و در سال 16 سلطنت کرد.
سپس تاج از پدر به پسر گذشت و در نهایت در سال 1357 از مصر (1979) به لطف انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، پادشاهی پهلوی سرنگون شد.
انقلاب اسلامی ایران:
10 فوریه 1979 همزمان با روز 22 ماه بهمن 1357، احیای اسلامی مردم ایران با رهبری امام خمینی به اوج خود رسید: دوران سلطنت ارثی به پایان رسید و حکومت جمهوری اسلامی تاسیس شد.
احیای اسلامی در ایران در سال 1341 با اعتراض شدید امام خمینی و دیگر روشنفکران مذهبی در برابر لایحه ای که قصد اصلاح حکومت محلی را داشت و در برابر همه چیزهایی که محمد رضا شاه انقلاب را در نظر گرفت، آغاز شد. سفید "پادشاه و ملت است.
در روز دوم ماه فروردین 1342، مأموریتی به منظور جشن شهادت امام جعفر صادق در مدرسه فیزیای شهر قم، جایی که گروهی از پرداخت سودوک، پلیس مخفی رژیم پهلوی به ساختمان حمله کرد و خون را ریخت.
این قسمت باعث شد که روحانیت و مردم بیشتر مشخص شود و آیت الله خمینی سخنرانی تاریخی و خاطرهانگیزی را برگزار کرد.
به دلیل تجدید نظر وی، آیت الله خمینی در شب 15 Khordad 1342 توسط ماموران Savak دستگیر شد و به تهران منتقل شد.
با پخش این خبر، تظاهرات گسترده ای در اعتراضات در شهرهای مختلف کشور وجود داشت، در حالی که رژیم پهلوی دستور داد تا این قیام های مردمی را سرکوب کنند.
در شورش تاریخی 15 Khordad 1342، تاریخی که لحظه ای تعیین کننده در آغاز احیای اسلام در ایران است، هزاران نفر در بسیاری از شهرهای کشور کشته و زخمی شدند.
امام خمینی (ره) در مسجد جامع قم امام خمینی (ع) را به نامهای دیگر نام برد که علامت نامشهود را به نمایش گذاشتند و سرنوشت برگشت ناپذیری را اعلام کردند: او مخالفت با لایحه ای بود که خواهان تأیید امتیازات مشاوران آمریکایی در ایران بود او معتقد بود که این امر می تواند منجر به برده داری ایرانیان شود، مضر برای استقلال کشور و بی رحمی ناشی از رژیم پهلوی.
13 ابن 1343، واکنش تاج و تخت بود که آیت الله خمینی را به تبعید فرستاد، ابتدا در ترکیه و سپس در شهر نجف در عراق.
با این حال، مبارزه و قیام های مردمی ادامه یافت.
امام خمینی (ره) 13 مهر 1357 به فرانسه نقل مکان کرد، از آنجا که حمایت اساسی خود را از انقلاب اسلامی انجام داد.
خانه اش در روستای کوچک Neauphle le Chateau در نزدیکی پاریس مرکز مطبوعات جهان شد.
در ماه آبان سطح مبارزه چنین سطح که بسیاری از حملات توسط کارگران شرکت نفت، پست و تلگراف و، بانک نهاد ملی برای آب، رادیو و تلویزیون و دیگران وجود دارد رسیده است.
در نهایت، پس 15 سال تبعید، روز 12 بهمن 1357 امام خمینی به میهن خود و رهبری او 22 بهمن 1357 بازگشت - بعد از سالها مبارزه، پشتکار، فداکاری و استقامت - انقلاب اسلامی ایران به لطف پیروزی نهایی به پشتیبانی از خود از مردم
بنابراین، در اولین ماه آوریل 1979 با یک رفراندوم مردمی، جمهوری اسلامی ایران با رأی مطلوب 98,5٪ از افرادی که تحت عنوان حقوق بشر بودند، تاسیس شد.