آنتونیو کورادو

خاطرات سفر من به ایران

این تمرین برای بازنشانی همه شناخته شده شما بسیار دشوار است و شروع به کار می کند، "اولین احساس خوب" وجود ندارد.
سفر همیشه یک لحظه از رشد است، تکامل چیزی است که با شما متولد شده است و در هر تجربه ای که دارای ارزش قومی، انسان شناسی، فرهنگی، اجتماعی، اکتشافی و عاطفی است، تکامل یافته است.
من همیشه به این تصورات که یک مکان جدید به من می دهد و از آن، رنگی داده ام تهران، در اولین جلسه من، خاکستری بود.
بازگشت به ایران و ناتوانی در دیدار از مکانهایی که باعث شد ایران به نظر من برسد مانند راه رفتن در یک جلیقه.
اما در این "سفر" جدید، توسط سیما جندید، با استعداد و بیمار، توسط تمایل غریزی برای احساس عواطف مردمی و هویت و سرنوشتی که ما را با اکبر گوهلی و محسن یزدانی در ایتالیا و مهدی افضلی و ندا رحمانی دیدار کرد، هدایت شد. در تهران برای دو سال گذشته، من باید اعتقاد داشته باشم که از لحاظ احساسی، من از ایران به ایران منتقل می شود، و من را "احساس"، "احساس" معاصر می کند، که نه تنها موضوع تقویم بلکه واقعیت اجتماعی و فرهنگی است. من به طور انحصاری برای نصب هیجان انگیز علی اکبر صادقی در موزه هنر معاصر یا کنسرت هیجان انگیز موسیقی معاصر نیستم که ما توانستیم در ردیف نخست با مهدی و وزیر فرهنگ حسینی، اما در تماس مستمر با واقعیت های فرهنگی، شاهد باشیم، رسانه ها و ارتباطات بین المللی. انتظار می رود، مورد نظر و قدردانی ثابت شده باشد، همانطور که نشان داده شده است که می خواهد بداند و به همه کسانی که در هر مکانی که بازدید می کنند، شناخته شود.
مخلوط جلسات و رویدادهای مرتبط با فرهنگ و لحظات مربوط به اکتشافات شهری، این سفر روز 6 را به یک تجربه سه هفته ای تبدیل کرده است.
وارد شدن به معبد دنیای فرهنگی تهران از داخل درب ورودی ما را زنده کرد و در مورد واقعیت هایی که از راه دور شروع می شود، یاد می گیرند اما خیلی بیشتر از زمانی که تصور می کردم جریان دارد و زمانی که متوجه شدم خاکستری همیشه تبدیل شده است بیشتر در آبی روشن و سپس در آبی و غیره.
کمترین مخرج مشترک تجربیات من در ایران تقویت شد ، مردمی نوع دوست و ارتباط برقرار که به عنوان قهرمانان عمق و با هویت قوی گرسنه شرکت در یک مرحله جهانی را دارند.
من عاشق این مکان، با تمام زیبایی آن، چشم انداز، باستان شناسی و انسان شناسی، فرهنگ و زیبایی زنانه آن هستم.

من "اقبال" زندگی در مکانی را دارم که در جنگ جهانی دوم ، جبهه خط "گوستاو" باعث ایجاد هزاران کشته شد که امروز در گورستان های باستانی و نه چندان دور از من آرام می گیرند. هر وقت به آنها سر می زنم واقعاً امتحان شده بیرون می آیم. احساسات مشابه شما ، توصیف آنها امکان پذیر نیست!
امیدوارم بتوانم به زودی اکتشافاتم را ادامه دهم.

در زیر متن سخنرانی من در مراسم افتتاحیه "15 ^ تصویر سال" است که من اینگونه شروع کردم:

من آنتونیو کرا رادو، مدیر پروژه مشروب Populos و Terre della Lana است که با همکاری موسسه فرهنگ ایران و به ویژه با پروفسور سازمان یافته است. اکبر گوهلی و با دکتر. محسن یزدانی که من از آن تشکر می کنم.
ما واقعا افتخار می کنیم که مهمانان شما باشیم، این ما را با شادی پر می کند و من از سرنوشتی که به من فرصت داد تا این فضل ارزشمند باشد، تشکر کنم.
گریس هدیه ای است که در زندگی زمین قدردانی می شود، نمی توان در بانک نگهداری کرد و سپس در زمان نیاز به سر بردن یا در صورت عدم وجود آن، باید فورا استفاده شود.
یک کودک، من همیشه یک کودک کنجکاو بودهام و حتی امروز هم تغییری نکردهام و به نظر میرسد که در جهان همانطور که اولین بار بود.

در زندگی من همیشه به دنبال چیزهایی هستم که دلم برای کشف دنیای جدید، مردم با هویت و فرهنگ خودشان راضی است. و در حال رشد و کاوش، متوجه شدم که مردم مختلف و دور، در مکان ها و زمان ها، در موقعیت های مشابه، انتخاب های مشابهی را می یابند و استفاده و آداب و رسوم آنها تکامل خود را در تظاهرات زیبایی شناختی متمایز می کند، اما شبیه به آن عمل می کند.
با این تجارب تغذیه شده است، من همیشه با هوای کسی که برای دانش و وسعت دید گرسنه است، رشد می کند. این، با گذشت زمان، با کارهایی که من با اشتیاق انجام می دهم ترکیب شده است و من در وجود خود راضی هستم: افزایش تنوع فرهنگی، دنبال کردن نقاط ارتباط و رشد در برابر کنتراست.
برای تزکیه، در بازدید کننده از یک نمایشگاه، غریزه مسافر، اکسپلورر کلید موفقیت است برای ایجاد میل به شخصا کشف گنجینه های موجود در همه گوشه و کنار جهان است.
هیجان زده و تبدیل به کوزه آب شوید.
متشکرم.

آنتونیو کورادو  

سهم
دسته بندی نشده